منو بوس کرده کلی هم قربون صدقه ام رفت خواست بره یهو پامو لگد کرد هوار زدم
آآآآآآآآآآآآآی پاااااام داغون شد داد زد خاک تو سرت آخه آدم اینجا میخوابه گوساله؟
اعترافات تکان دهنده
اعتراف میکنم چهار سال پیش باید آندوسکوپی میکردم. از یه لوله باد میفرستن تو باسن مبارک که راحت دیده شه. دکتره نمیدونم چی بود داستان که باد خالی نکرد. یه تاکسی گرفتم برم خونه. وسطا راه دیگه داغون فشار آورده بود از دستم در رفت گوزیدم. منم دیگه دیدم آبروم رفته دلدرد شدیدم دارم از فشار باد, هر چی بود دادم. انقدم فشارش زیاد بود کل ماشین رفته بود رو ویبره. راننده لامصب جاده رو ول کرده بود نعره میزد یا امام هشتم...یا حسین. یه پیرمرده هم داد میزد حواست به جلو باشه. راننده فهمید من گوزیدم زد بقل گفت یابوو گم شو پایین فک کردم آمریکا حمله کرده
آخر عاقبت تماس اشتباهی
میخواستم به دوستم زنگ بزنم، یه شماره رو اشتباه گرفتم
یه دختره برداشت
گفتم ببخشید اشتباه گرفتم
گفت شما؟
گفتم قصد مزاحمت نداشتم شماره مو اشتباه گرفتم
دختره گفت باید ثابت کنی
منم نتونستم ثابت کنم، هیچی دیگه مجبور شدم مزاحمش بشم!
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
توصیف قلعه جوق
و آدرس
poledokhtar.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.